از زماني که مشخص شد کمکاري و پرکاري تيروئيد تا چه اندازه زندگي يک فرد را تحت تاثير قرار ميدهد يا زماني که غدد فوق کليوي چطور کيفيت بلوغ انسانها را تعيين ميکنند، پزشکان به دنبال افزايش سلامتي و بهبود کارکرد آنها بودهاند. در اين علم که هر بخش آن، نقطهاي تاثيرگذار در روند زندگي انسان برجا ميگذارد، بيماريها ميتوانند بسيار تعيين کننده باشند.
در اين ميان، تغذيه نقش اساسي در سلامت و بيماري غدد دارد. از زماني که مشخص شد برخي مواد غذايي و خصوصاً مواد غذايي صنعتي ميتوانند روي روند عملکرد غدد تاثير بگذارند، نهادهاي سلامت کودکان دست به اعتراض زدند تا جلوي توليد بسياري از آنها را بگيرند. براي نمونه در دهه 80 ميلادي مشخص شد يک شرکت توليد غلات صبحانه کودکان در آمريکا در توليدات خود از افزودنيهايي استفاده ميکنند که رشد و بلوغ را در پسران ديرهنگام ميکنند.
مشخص شد پسربچههاي زيادي که به صورت مداوم و ساليانه از اين محصول استفاده کردهاند، در بلوغ خود با مشکل مواجه شده بودند و چندين نمونه ناباروري در برخي از اين افراد هم گزارش شده است.
حدود يک دهه بعد، اعتراضات نسبت به اين محصول بالا گرفت و در نهايت آنها از يک گروه پزشک متخصص که براي يک شرکت خصوصي مربوط به سلامت تغذيه فعاليت ميکردند، دعوت کردند تا به اين مشکل رسيدگي کنند.
در نهايت اين ماده از خط توليد آنها حذف شد و سازمان مردمنهادي مرتبط با نظارت روي محصولات غذايي کودکان در اين کشور شکل گرفت که تاکنون ادامه پيدا کرده است.
اين گروه با نام «امنيت غذايي کودکان» در پروتوکل سايت اينترنتي و ليست پزشکان متخصص خود نوشتهاند: «غذاهاي مصرفي ما تعيين ميکنند ما چه زندگي داشته باشيم. کودکاني که با غذاي ناسالم رشد کنند، زندگي ناسالمي هم خواهند داشت و عمر ناکافي جامعه، مانع پيشرفت خواهد شد.»
البته همانطور که تغذيه ميتواند تاثير منفي روي کارکرد غدد داشته باشد، تاثير مثبت آن هم اهميت بسيار دارد. در سال 2011 دولت تايلند نان مخصوص کودکان و نوجوانان را توليد کرد که علاوه بر اينکه از بروز گواتر در آنها را جلوگيري ميکرد، مشکلات غدد دوران بلوغ آنها را هم مرتفع ميکرد.
مشابه اين قضيه سالها پيشتر در ايران با فروش نمکهاي يددار انجام گرفته بود و تاثيرات و نتايج هر دو مورد مشخص و ثابت شده بود.
از سوي ديگر براي سالم ماندن غدد تغذيه به تنهايي کافي نيست. فعاليتهاي جسماني نيز به همان اندازه در ترشح هورمونها و غدد درونريز موثر هستند. يک شرکت چيني که در سال 2010 کار خود را شروع کرده است، افراد افسرده، شکستخورده، دلشکسته و حتي با سابقه افسردگي را پذيرش ميکند.
اين شرکت با ارائه يک برنامه غذايي و برگزاري برخي جلسات گروهي، ورزشهايي ارائه ميدهند و معتقد هستند اين فعاليتها به صورت مستقيم روي هورمون اندوکرين افراد تاثير ميگذارد و زماني که اين فعاليتها با تغذيه مناسب و گروهدرماني همراه شوند همهچيز کارکرد قبلي خودش را پيدا ميکند.
چينيوانگ، سرپرست اين باشگاه، در گفتوگويي که با سايت علمي سلامت زنان داشته است، ميگويد: «همه چيز ما شيميايي است، حتي احساسات ما، بنابراين اگر نميتوانيم خوشحال باشيم يا عصباني، خسته و پرخاشگر هستيم نبايد خود را سرزنش کنيم، بلکه بايد آزمايش بدهيم تا متوجه مشکل اصلي شويم، يعني هورمونهاي ما.»
وي درمورد تاثير آنها روي بدن ميگويد: «زنان خيلي بيشتر از مردان تغييرات هورموني سريع و زياد دارند. اين موضوع به نفع آنها است، چرا که به سرعت ميتوانند خود را با تغييرات جسماني خود مانند بارداري و زايمان انطباق دهند، ولي اين مسئله دليل نميشود که برخي معتقدند مردان هم تحت تاثير هورمونهاي خود نيستند.
ما اينجا به مردان زيادي کمک ميکنيم تا هورمونها و غدد خود را بهتر بشناسند و با تغييرات آنها آشنا باشند.» نقش غدد در ايران هم به اندازه ساير کشورها مورد توجه است، اما آنچه مورد سوال قرار ميگيرد، اطلاعات عمومي مردم کشور و سلامت تغذيه مصرفي آنها است