رابطه میان گوش و تعادل بدن

 

 گوش وظيفه قابل توجه شنيدن محدوده وسيعي از صداها را دارد؛ از آرام‌ترين نجواها تا بلندترين صداها نظير انفجار. اما آيا مي‌دانستيد گوش وظيفه ايجاد و حفظ تعادل در بدن را نيز بر عهده دارد؟

 

گوش به سه قسمت تقسيم مي‌شود. گوش بيروني (خارجي) که شامل قسمتي مي‌شود که مي‌بينيد؛ مثل لاله گوش و کانال ورودي گوش. در انتهاي اين کانال پرده گوش وجود دارد. اين پرده، گوش خارجي را از گوش مياني جدا مي‌کند. پرده گوش داراي يک غشا کشيده شده و محکم است.

 

گوش مياني يک فضاي کوچک پر شده از هواست که درون جمجمه بين پرده گوش و گوش داخلي قرار دارد. درون آن سه استخوان قرار دارند که کوچکترين استخوان‌هاي بدن هستند. نام آنها به ترتيب مالئوس (چکشي)، اينکوس (سنداني) و استپس (رکابي) است. اين استخوان‌ها به هم متصل هستند.

 

آخرين آنها يعني استپس با گوش داخلي ارتباط برقرار مي‌کند. فضاي گوش داخلي به قسمت پشتي بيني توسط شيپور يا لوله استاش متصل است؛ يک لوله نازک که به هوا اجازه ورود يا خروج را مي‌دهد؛ همچنين مي‌تواند باعث عبور عفونت‌هاي حاصل از بيماري‌هايي نظير سرماخوردگي از گلو و بيني به گوش شود.

 

گوش داخلي از دو عضو تشکيل شده است؛ حلزون گوش و دستگاه دهليزي. حلزون امور مربوط به شنوايي را انجام داده و دستگاه دهليزي به حفظ تعادل کمک مي‌کند.

 

دکتر مهدي احمدي : حلزون گوش، همان گونه که از اسمش برمي‌آيد، شکلي مانند حلزون دارد و از مايع پر شده است. همچنين داراي سلول‌هاي خاص حسي است که به پرز شنوايي معروف هستند و به صدا حساس هستند. اين پرزچه‌ها در اندازه‌هاي مختلف موجود هستند و به بيشتر صداها واکنش نشان مي‌دهند.

 

اين سلول‌ها امواج صدا را به سيگنال‌هاي الکتريکي تبديل مي‌کنند و توسط اعصاب حلزون گوش به بخش پردازشي صدا در مغز مي‌فرستند.

 

دستگاه دهليزي، شبکه‌اي از لوله‌هاي تو در تو است. در هر گوش سه عدد از اين لوله‌ها موجود است که به آنها کانال‌هاي نيم دايره‌اي گويند. آنها از يک نقطه مرکزي به نام دهليز انشعاب مي‌گيرند. دستگاه دهليزي حرکات شما را از طريق سلول‌هاي حسگر خود که بر اثر چرخش يا حرکت دادن سر فعال مي‌شوند شناسايي مي‌کند.

 

اين دستگاه به حرکات کم و آرام سر بسيار حساس است. اگر حرکات سريع و طولاني مانند چرخيدن دور يک نقطه انجام دهيد، مدتي طول مي‌کشد تا آرام شوند و به حالت اول برگردند. به همين دليل است که زماني که ما از چرخش باز مي‌ايستيم، به نظر مي‌رسد که همچنان در حال چرخش هستيم و محيط اطراف به دور ما مي‌چرخد.

 

دستگاه دهليزي سيگنال‌هايي را به اعصاب دهليزي فرستاده که با اعصاب حلزون گوش در ارتباط هستند، سپس اين پيام‌ها از اين طريق به سمت مغز هدايت مي‌شوند.

 

تعادل فقط با کمک دستگاه دهليزي درون گوش برقرار نمي‌شود، بلکه از طريق دستگاه بينايي و حسي نيز برقرار مي‌شود. اگر يکي از اين دستگاه‌ها آسيب ببيند، مي‌توانند باعث ايجاد سرگيجه و عدم تعادل شوند.

 

دستگاه دهليزي حرکات دايره‌اي و حرکت بر خط مستقيم را تشخيص مي‌دهد. اين حرکات تمام فعاليت‌هاي روزانه ما مانند از حرکت ايستادن، راه افتادن و چرخيدن را در برمي‌گيرند.

 

لوله‌ها و کيسه‌هاي دستگاه دهليزي از مايع پر شده‌اند و زماني که سر ما حرکت مي‌کند، اين مايع نيز حرکت مي‌کند. دستگاه دهليزي همچنين شامل سلول‌هاي حسي اختصاصي هستند. حرکات مايع درون دستگاه باعث مي‌شود تا اين حسگرها خم شوند. اين تغيير باعث ايجاد يک سيگنال الکتريکي مي‌شود که توسط اعصاب به مغز براي پردازش و ترجمه فرستاده مي‌شود.

 

زماني که اين سيگنال‌ها به عنوان حرکات ترجمه مي‌شوند، چشم‌ها را براي توليد اطلاعات درباره موقعيت شما کنترل مي‌کنند. همچنين مغز سيگنالي به عضلات مي‌فرستد تا مطمئن شود تعادل بدون در نظر گرفتن موقعيت بدن حفظ مي‌شود.

 

اگر سيگنال فرستاده شده به مغز توسط دستگاه دهليزي با آنچه که چشم مي‌بيند و بدن حس مي‌کند تطابق نداشته باشد، فرد دچار سرگيجه و تهوع مي‌شود.

 

به طور مثال زماني‌که سوار قايق هستنيد و به جاي نگاه کردن به خط افق، به قايق نگاه کنيد، چشم‌ها نمي‌توانند حرکت شما همراه با قايق را ببينند، اما گوش‌ها و بدن متوجه اين حرکت مي‌شوند. اين عدم تطبيق باعث عدم تعادل مي‌شود. به اين حالت دريازدگي نيز گفته مي‌شود.